داستان زندگی توریا پیت، یک رهیده از سوختگی

توریا پیت در ۲۴ ژوئیه ۱۹۸۷ در پلینزی فرانسه به دنیا آمد. در سال‌های نوجوانی به حرفه مدلینگ وارد شد و توانست توجه بسیاری از کاربران این حوزه را به خود جلب کند، چیزی نگذشت که علاقه‌مند به ورزش شد و تصمیم گرفت یک ورزشکار حرفه‌ایی شود و در کنار علاقه‌اش در رشته ی مهندسی معدن به ادامه تحصیل بپردازد.

تا به اینجا همه‌چیز به خوبی پیش می‌رفت، اما در ۲ سپتامبر سال ۲۰۱۱ زمانی که توریا فقط  ۲۴ سال داشت، تصمیم گرفت در یک مسابقه‌ی دو فوق ماراتن در استرالیا شرکت کند. مسابقه، ماراتنی ۱۰۰ کیلومتری بود که در منطقه‌ی کیمبرلی، غرب استرالیا برگزار می‌شد؛ شاید همه چیز از همین ماراتن برای توریا تغییر کرد و او را وارد دنیای تازه‌ای از تجربه‌های سخت و دردناک کرد.

مسیر ماراتن از میان جنگل عبور می‌کرد و شرکت‌کنندگان باید برای رسیدن به خط پایان، به دل جنگل می‌زدند، صخره‌های سنگی را پشت سر می‌گذاشتند و از دره‌ها گذر می‌کردند.

توریا به دره تییر رسید بود دلش می‌خواست نفسی چاق کند چون برای رسیدن به آن نقطه از مسیرهای دشواری عبور کرده بود و حالا کمی نیاز به نفس تازه و استراحت داشت؛ اما فکر رسیدن به خط پایان سبب شد تا از دهانه تنگ دره عبور کند و به دشت پوشیده از بوته‌های خار برسد، ناگهان در دور دست منظره‌ایی از دود و زبانه‌ی سرکش آتش چشمان‌اش را خیره کرد. زمانی نداشت تا مسیر تازه‌ایی بیابد و آتش را دور بزند. به چشم برهم زدنی در حلقه‌ی بزرگی از شعله‌های خشمگین و آتشین محاصره شد و یکباره همه چیز بوی سوختن گرفت.

داستان زندگی توریا پیت با همه‌ی درد و رنج و سوزشی که در دل خود دارد، در این جا ختم نمی‌شود. او این شانس بزرگ را داشت که از لهیب آتش جان به در برد و بتواند زیستن را دوباره از سر بگیرد. توریا پیت یکماه در کما به سر برد و در حدود ۶ ماه در بیمارستان بستری بود. پزشکان بیش از ۲۰۰ عمل جراحی بر روی بدن او انجام دادند و دوران نقاهت‌اش بیش از ۲ سال به طول انجامید؛ اما همه‌ی اینها با همه‌ی تلخی و رنج طاقت‌فرسا سبب نشد که توریا امید خود را از دست بدهد، او باور داشت که بی‌تردید همه‌ی این چالش‌ها برای ادارکی عمیق‌تر از زندگی است که شاید او این بخت را داشته تا آن‌ها را تجربه کند. پیت به هیچ‌وجه علاقه نداشت در برابر این تندبادهای زندگی سر خم کند، او مصمم بود تا این تجربه سوزناک و جانفرسای زندگی خود را به گونه‌ایی برای دیگران ابراز کند تا الهام‌بخش زندگی‌های تازه‌ایی شود که روزنه‌ی امید در آن‌ها مسدود شده است.

او داستان زندگی خود را در کتابی با عنوان « تمام انگیزه‌های من » به رشته تحریر در‌آورد. خودش در این باره می‌گوید: « من سعی می‌کنم که خودم را درگیر مسائل کوچک و بی اهمیت نکنم و برای داشتن فرصتی استثنایی و بی‌تکرار زندگی شکرگزار باشم، از اینکه هر روز مجال زیستن دارم بی‌نهایت خوشحالم. »

پیت به تازگی از سفر پیاده‌روی دیوار بزرگ چین بازگشته و همچنان به عنوان یک ورزشکار حرفه‌ایی قصد دارد تا در مسابقات دوچرخه‌سواری و شنای ماراتن شرکت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *