همدلی یکی از ویژگیهای رفتاری انسانهاست که هم به صورت ژنتیک منتقل میشود و هم مهارتی است که در محیط مناسب، فرد مستعد را آماده رفتار همدلانه با دیگران میکند.
رفتار همدلانه زمانی فعال میشود که فردی با ویژگی همدلی، شاهد درد و رنج انسان دیگری باشد و نتواند به راحتی و بیتفاوت از کنار مشکلات او عبور کند.
همدلی نقطه مقابل خودمحوری است؛ به بیان دیگر وقتی ما به همان اندازه که به درد و رنج خود حساسیت نشان میدهیم، باید نسبت به انسانهای دیگری هم که در بحران یا استرس هستند یا رنجی آزار دهنده را تجربه میکنند، واکنش موثر و کارآمدی داشته باشیم که این امر بیانگر میزان همدلی بالای ماست .
همدلی را میتوان از جنبهی بقا مورد بررسی قرار داد؛ در واقع در رفتار همدلانه ما این پیام را به فرد نیازمند همدلی منتقل میکنیم که دنیا با تمام ناامنیهایش، همچنان قابل زیستن است و فرد همدل برای معنا بخشی به اصالت انسان، اصالت زندگی و برای تحقق آن تلاش میکند.
مهارت همدلی در حقیقت تاکیدی است بر ارزشهای انسانی و دور شدن از فردیت و خودمحوری و پیوند با دیگران و دیدن نیازهای اساسی آنان که در صورت برطرف نشدن، ممکن است زندگی فرد را به مرگ روانی یا مرگ حتمی بکشاند.
همدلی کردن با فردی دیگر، به معنای دیدن دنیا از دریچهی نگاه او و درک احساسات و عواطف او است. در حقیقت، در این مهارت، ما با احساسات دیگران همدلی میکنیم نه لزوما با رفتار آنان که ممکن است جامعهپسند نباشد .
رابطه هوش هیجانی و مهارت همدلی کردن با دیگران
هوش هیجانی، توانایی به رسمیت شناختن هیجانات، شناسایی و تشخیصشان، نامگذاری صحیح هیجانات (تشخیص تفاوت بین عصبانیت و خشم) و توجه به نمود درونی هیجان (توجه به تجربه احساس خشم در بدن) و نهایتا چگونگی مدیریت هیجانات است.
هر قدر ما بتوانیم عناصر هوش هیجانی را در خود تقویت کنیم، به همان نسبت قادر خواهیم بود تا این هیجانات را در دیگران نیز شناسایی کنیم و به آن اهمیت بدهیم و اعتبار بخشیم. و همچنین دیگران را در جایگاه خودشان تا حد امکان به خوبی درک کنیم. در واقع شاید بهتر باشد این را بگوییم که مهارت همدلی کاملا مرتبط با هوش هیجانی است .ما ابتدا به طور ذهنی با دیگران همدلی میکنیم (یعنی در عین حال که به نوعی با فرد نیازمند به همدلی احساس یگانگی میکنیم، اما تفاوتها را نیز درک میکنیم و به آن تفاوتها احترام میگذاریم؛ در مرحله بعد ما به صورت عینی با دیگران همدلی میکنیم و با واکنش رفتاری سعی میکنیم با درک وضعیت آنان، رفتار همدلانه را در پیش بگیریم .
تفاوت همدلی و همدردی
تشابه همدلی و همدردی در آن است که در هر دو حالت توجه فرد به سمت وضعیت آزار دهندهای است که دیگری تجربه میکند ؛ اما تفاوت اساسی این دو حالت در آن است که همدردی صرفا حالتی است منفعلانه و غیرعاملانه. به بیان دیگر در همدردی، نوعی دلسوزی و ترحم نهفته است که نه تنها کمکی به فرد دچار مشکل نمیکند، بلکه ممکن است عزت نفس و حرمت او را نیز خدشه دار سازد؛ در واقع در همدردی، فردی که نسبت به دیگری احساس دلسوزی میکند به نوعی تصور میکند که حرکت ویژهای انجام داده است، این در حالی است که هیچ واکنش موثر و کارآمدی در این حالت نمیبینیم، بلکه صرفا حالت ذهنی هیجانی با چاشنی واژههایی رقتانگیر نمود بیرونی مییابد .
اما در رفتار همدلانه، عاملیت و کمک به حل مسئله موج میزند و بدون احساس ترحم، حق طبیعی و انسانی فرد نیازمند به همدلی، مورد توجه ویژه قرار میگیرد.
در مقالههای بعدی به عناصر رفتار همدلانه و دلایل کاهش همدلی خواهیم پرداخت.