ضرورت یادگیری مهارت مدیریت خشم _ قسمت دوم
خشم واکنشی هیجانی به هر چیزی است که برای ما همچون سدی در برابر افکار، احساسات و رفتارمان عمل میکند. به بیان دیگر خشم عکسالعملی است به کنترلگری و نادیده گرفته شدن خود توسط دیگران یا مراجع قدرت؛ اما گاه انتظارات نابجای ما از دیگران باعث احساس خشم در ما میشود، یا توقعات غیر معقول دیگران از ما، ممکن است واکنش همراه با خشم را در ما پدیدار کند.
هیجان خشم از حالتی ذهنی تا واکنشی رفتاری
- فرد یا موقعیتی احساس ناراحتی را در ما فعال میکند.
- انتظارات ما از آن فرد یا موقعیت، برآورده نمیشود و ما با احساس ناکامی مواجه میشویم.
- حالت ذهنی و واکنش هیجانی خشم را در ذهن خود تشخیص میدهیم. ( لازم به یادآوری است که این حالت ذهنی با حالتهای جسمانی چون تعریق، برافروختگی، تنفس سریع، انقباض عضلانی و…. همراه است) به بیان دیگر علائم جسمانی همچون هشداری است که افزایش هیجان خشم را اعلام میکند.
- چنانچه ما از مهارت مدیریت خشم بیبهره باشیم، ممکن است به سرعت واکنش رفتاری خشونتآمیز شامل (خشونت کلامی، خشونت ابزاری یا خشونت فیزیکی) را نشان دهیم. اما اگر مجهز به مهارت مدیریت خشم باشیم نه خشم را درونریزی میکنیم که به خُلق افسرده منجر میشود و نه آن را بر دیگران برونریزی میکنیم که آسیب جسمانی یا کاهش ارتباطات را در پی داشته باشد، بلکه راههای زیر را امتحان میکنیم:
راه های ذهنی و رفتاری مدیریت خشم
۱. شناسایی افکار و یا انتظارات غیر معقول خود از دیگران
۲. احترام به مرز شخصی دیگران و حفظ مرز شخصی خود با آنان (این مسئله کاملا با انزوا طلبی متفاوت است و منظور احترام گذاشتن به تفاوتها و مرزهای هویتی افراد است) .
۳. شناسایی حساسیتهای فردی خود ( با در نظر گرفتن این که حساسیت ما نسبت به بعضی از مسائل به هیچ وجه به معنای کنترلگری و اعمال نفوذ در دیگران یا تحمیل عقاید و باورهای خود به آنان نیست) .
۴. بازیابی و شناسایی احساساتی که در گذشته تجربه کردهایم و میزان آسیبپذیری فعلی ما را افزایش داده است (با این کار ما باید یاد بگیریم که نباید تجارب تلخ گذشته را به تمامی موقعیتهای پیشِرو تعمیم دهیم، چرا که شاید در ظاهر امر تصور کنیم که ما با این کار از خود محافظت میکنیم، اما در حقیقت با این کار دیگران را برای آسیبهای گذشته خود تنبیه میکنیم) .
۵. شناسایی نشانههای بدنی خود در زمان افزایش خشم (با این کار میتوانیم شدت هیجان خود را تشخیص دهیم و به جای واکنش سریع، از محیط ایجاد کننده خشم فاصله بگیریم) .
۶. خشم خود را با در نظر گرفتن واژگانی که به کار میبریم، بیان کنیم (برای این کار نیاز بر آن است تا در هنگام آرامش، تمرینات مربوط به مدیریت خشم را انجام دهیم، در غیر این صورت مسلما در هنگام افزایش خشم، توان عملکرد صحیح ما تحت تاثیر فشار هیجان کاهش مییابد و مشکلات جدید را به همراه می آورد) .
۷. شناختن افکاری که پیشدرآمد افزایش خشم در ما هستند (در واقع خشم مانند مهمان ناخواندهای است که با امواج خود زنگ آمدناش را به صدا در میآورد) .
در مقاله بعدی راههای بیشتری از مدیریت خشم را خواهیم آموخت.